تا حالا فکر کردید که آلبرت انیشتین فیزیکدان معروف را چقدر می شناسید؟! نابغه گیج و پریشان خیالی که نظریه نسبیت عام و خاص را مطرح کرد و ثابت کرد.
آیا تا حالا می دانستید که آلبرت انیشتین هنگام تولدش دارای یک سر بزرگ بود تا حدی که مادرش فکر میکرد که اون ناقص الخلقه به دنیا آمده است؟
برای اینکه بخواهید حقایق مبهم بیشتری از زندگی آلبرت انیشتین را بدانید نوشتار زیر را بخوانید:
?ـ آلبرت انیشتین یک کودک چاق با یک سر بزرگ بود.
موقعی که مادر آلبرت – Pauline Einstein- او را به دنیا آورد،سر او آنقدر بزرگ و بدشکل بود که مادرش فکر می کرد که او ناقص الخلقه به دنیا آمده است!
به دلیل اینکه پشت سر آلبرت خیلی بزرگ به نظر می رسید خانواده اش در ابتدا او را یک موجود شگفت آور تصور می کردند.به هر حال پزشک توانست خانواده آلبرت را متقاعد کند که مشکل خاصی نیست.البته نگرانی خانواده آلبرت بی دلیل هم نبود زیرا در هنگام تولد او موجودی شبیه یک هیولا بود؛هرچند با گذشت زمان سرش به وضعیت نرمال برگشت.
جالب است بدانید که موقعی که مادر بزرگ آلبرت او را برای اولین بار دید بصورت مدام زیر لب جمله"بیش از حد چاق است" را تکرار می کرد!
به هر حال بر خلاف تمام ترسها و اضطرابها آلبرت به حالت نرمال بزرگ شد به جز اینکه کمی بیش از حد او آرام به نظر می رسید!
?ـ آلبرت انیشتین بعنوان یک بچه مشکل صحبت کردن داشت(لکنت زبان)
آلبرت در زمان کودکی اش به ندرت صحبت می کرد و موقعی هم که صحبت می کرد خیلی آرام بود!
در واقع او ابتدا همه جملات را در ذهنش می سنجید(و یا آنها را زیر لب تکرار می کرد)و تا موقعی که به درستی آنها مطمئن نمی شد آنها را به زبان نمی آورد.بر طبق گزارشات آلبرت این حالات را تا 9 سالگی داشت و پدر و مادر آلبرت از اینکه او عقب افتاده باشد می ترسیدند.
حکایت جالب زیر توسط مورخ علم- Otto Neugebauer- از زندگی آلبرت نقل شده است:
چون که آلبرت لکنت زبان داشت پدر و مادر او خیلی نگرانش بودند.سرانجام یک شب سر میز شام آلبرت سکوت را شکست و گفت:"سوپ خیلی داغ است"
پدر و مادر آلبرت که خیلی تسکین یافته بودند گفتند که چرا تابحال او یک کلام حرف نزده بود و آلبرت جواب داد:"چون تابحال همه چیز خوب بوده است!"
Thomas sowell در کتابش نوشته است که علارقم آلبرت صحبت کردن تعداد زیادی از مردم باهوش و نابغه نسبتاً دیر در زمان کودکی پیشرفت کرده اند.او این شرایط را "Einstein syndrome" (علائم ناخوشی آلبرت) نامید.
?ـ نخستین جرقه های علاقه آلبرت به علم و بخصوص فیزیک از توجه به یک قطب نما گرفته شد.
موقعی که آلبرت در سن 5 سالگی در وضعیت بیماری روی تخت خواب در حال استراحت بود پدرش یک وسیله کوچک جذاب و ساده جیبی را به او نشان داد که باعث علاقه او به علم شد و آن یک قطب نما بود.
آنچه که آلبرت 5 ساله را به این وسیله کوچک علاقه مند کرد این بود در هر حالتی که قطب نما به چرخش در می آمد عقربه(سوزن) آن همیشه در یک مسیر مشابه بود.او فکر می کرد که یک مقدار نیرو در یک فضای خالی فرضی که روی سوزن قطب نما اثر میکند باید وجود داشته باشد!
?ـ آلبرت انیشتین در امتحان ورودی دانشگاه رد شد
در سال 1895 در سن 17 سالگی آلبرت برای ورود به مدرسه Swiss Federal Polytechnical یا ETH در خواست کرد.آلبرت ریاضیات و شاخه های فنی امتحان ورودی را پاس کرد اما در بقیه درسها مثل تاریخ،زبان،جغرافی و... رد شد!آلبرت مجبور شد به مدرسه فنی و حرفه ای برود هر چند سال بعد در این کالج پذیرفته شد.
?ـ آلبرت انیشتین،صلح طلب جنگ!، به FDR اصرار کرد که بمب اتمی را بسازد!
در سال 1939 Leo Szilard فیزیکدان پس از اطلاع از شورش نازی های آلمان آلبرت را متقاعد کرد که با نوشتن نامه ای به
Franklin Delano Roosvelt (FDR او را نسبت به نازی های آلمان هشدار دهد و اینکه نازی های در حال پیشرفت دادن به بمب های اتمی خود هستند و به آمریکا هم اصرار کرد که بمب های اتمی خود را گسترش دهد.
نامه Szilard و آلبرت اغلب بعنوان یکی از دلایلی ذکر می شود که پروژه مرموز منهتن به منظور پیشرفت پروژه بمبهای اتمی آمریکا توسط روزولت شروع بکار کرد.
اگر چه بعدا آشکار شد که بمباران کردن Pearl Harbor در سال 1941 شاید بیشتر موثر واقع شد تا نامه ای که آلبرت به منظور تحریک دولت وقت آمریکا برای گسترش بمبهای اتمی خود بکار برد.
جالب است بدانید ارتش آمریکا به هیچ عنوان از آلبرت انیشتین برای کمک به این پروژه دعوت نکرد هرچند آلبرت انیشتین بسیار باهوش بود ولی ارتش عقیده داشت که آلبرت یک ریسک امنیتی برای این پروژه است!
?ـ قصه مغز آلبرت انیشتین:
بعد از مرگ آلبرت در سال 1955، مغز آلبرت بدون اجازه از خانواده اش توسط Thomas Stoltz Harvey بیرون آورده شد."هاروی" مغز آلبرت را به خانه اش برد و آنرا داخل یک ظرف شیشه ای دهان گشاد نگهداری کرد، هر چند او بعد بدلیل انجام این کار از محل کارش که مخصوص تشریح اجساد بود اخراج شد.
چند سال بعد،"هاروی" از Hans پسر بزرگ آلبرت برای مطالعه و بررسی مغز پدرش اجازه گرفت و تکه هائی از مغز آلبرت را برای دانشمندان مختلف در سرتاسر دنیا فرستاد.یکی از این دانشمندان به نام Marian Diamond بود که در دانشگاه UC Berkeley بود و او با مطالعه قسمتی از مغز آلبرت متوجه شد که او در مقایسه با یک شخص نرمال، بطور قابل توجهی سلولهائی از مغزش که مسئول ترکیب کردن و مرتب کردن اطلاعات هست وجود دارد.
در مطالعه ای دیگر، Sandra Witelson از دانشگاه MC Master فهمید که مغز آلبرت دارای کمبود یک چین خاصی از مغزش است که شکاف Sylyian نامیده می شود.
"ویتلسون" مشاهده کرد که این استخوان بندی غیر معمول اجازه می دهد به اعصابها در مغز آلبرت که بهتر با دیگران رابطه برقرار کند.
نتایج مطالعه دیگری نشان می داد که مغز آلبرت آن آویختگی جداری زیرین که اغلب درگیر توانائیهای ریاضیات هست را بزرگتر از انسانهای معمولی دارا بود...
توماس هاروی» به مدت چهل سال نگهبان مشهورترین مغز قرن بیستم بوده است. «ساندرا ویتلسون» هم از اساتید دانشگاه «مکمستر اونتاریو»ی کانادا، تحقیقاتی را روی مغز انسان آغاز کردند تا بتوانند به نتایج بزرگی دست یابند
به گزارش سرویس بینالملل «بازتاب»، ویتلسون که از سال 1997 راجع به مغز انسان تحقیق میکند، در سال 1987 توانست، رضایت 120 مرد و زن را برای اهدای مغزشان بعد از مرگ جلب کند.
بر پایه تحقیقات وی، هیچکدام از مغزها با هم مشابه نبودهاند. او به دنبال رابطه شکل ظاهری و تواناییهای ذهنی و همچنین مقایسه راستدستان و چپدستان بود. وی از راههای سادهای چون اندازهگیری مغز، وزن کردن آن، شمارش سلولها و... استفاده کرده است
ویتلسون میگوید: ما به هیچ وجه به دنبال تأثیر جنسیت بر مغز نبودیم، اما سرانجام متوجه شدیم که این امر اختلاف بزرگی را ایجاد میکند
به نظر وی، شکل مغز بر اساس جنسیت صورت میگیرد. مغز زنها و مردها از هم بهتر یا بدتر نیستند، اما از جوانبی متفاوتند و کسی نمیداند که چگونه این تفاوتهای عصبی، باعث ایجاد تفکرات و رفتارهای متفاوت شده و بر واقعگرایی، تجزیه و تحلیل اطلاعات، قضاوتها و رفتار اجتماعی تأثیر میگذارد
برای مثال، مغز زنان به نظر سریعتر از مردان میرسد. در مقابل، سلولهای خاکستری مغز مردان بیشتر از زنان است. چینخوردگیهای مغز زنان بسیار پیچیدهتر و زیادتر است که شامل ساختارهای عصبی پیچیدهتری در درونش است. مردان و زنان از قسمتهای متفاوتی از مغز برای یادآوری خاطرات، احساسات عاطفی، تشخیص اشکال، حل مشکلات و تصمیمگیری استفاده میکنند
تحقیقات نشان داده است که کوچک یا بزرگ بودن ساختارهای عصبی، بر اساس راست یا چپ دست بودن مردان متفاوت است، اما در زنان تقریبا به یک اندازه است.
نرونهای سطح مغز (کورتکس) در زنان به هم نزدیکتر است و باعث شده تعداد این ساختارها در مغز زنان 12 درصد بیشتر از مردان باشد؛ این امر توجیهکننده سطح مساوی هوش زنان و مردان به رغم تفاوت در اندازه آنهاست
کارشناسان انستیتو مغز مسکو اعلام کردهاند که وزن مغز «ولادمیر لنین»، رهبر سابق اتحاد شوروی، حدود 3 پوند، مغز «ایوان تورگینف»، حدود 4/4 پوند و مغز «آناتول فرانس» هجونویس 1/2 پوند بوده است. این در حالی است که بنا بر گفته مقامات بیمارستان «پرینستون» کانادا، مغز «انیشتن» حدود 7/2 پوند وزن داشته که کمتر از میانگین معمول برای مردان است
آمار از مغز انیشتن همچنان مجهول باقی ماند تا در سال 1985 «ماریون دایاموند» کشف کرد که سلولهای مغز این فیزیکدان دارای سلولهای فعال بیشتری بوده و سلولهای عصبی بهتر از یازده مغز دیگر پرورش میداده است. این سلولهای غیرمعمول مغزی در محلی قرار داشتند که با مهارتهای ریاضیاتی و یادگیری زبان مرتبط بوده است
ویتلسون که به همراه هاروی از سال 1995 بر مغز انیشتن تحقیق کردهاند، میگویند: این مسئله نشان میدهد که اندازه مغز در مردان نمیتواند فاکتور اساسی در میزان هوش آنان باشد
آنان بخشهای مختلف مغز انیشتن را با مغزهای موجود در مجموعه خود تطبیق داده و کشف کردند که یک قسمت از مغز انیشتن که مرتبط با استدلالات ریاضی است، 15 درصد پهنتر از دیگر مغزهای معمولی است. همچنین کشف کردند که این بخش مغز، فاقد شکافی است که در سایر مغزها موجود است. معمولا مغز همه انسانها، دو قسمت کاملا جداگانه دارد، حال آنکه مغز انیشتن به نظر یک شبکه میرسد که سیناپسهای این قسمت بسیار متراکم بودهاند
وی میگوید: شاید این امر یکی از مهمترین دلایل برجستگی هوشی وی بوده است. به هر حال از هر یک میلیارد نفر، یک نفر چنین مغزی دارد.
بر پایه تحقیقات آنان، تفاوت در اندازه قسمتی مخصوص از مغز باعث تغییر در تست هوش است، اما تنها در زنان و حافظه نیز بسته به میزان تراکم نرونهاست، اما تنها در مردها. با افزایش سن، حجم مغز نیز افزایش پیدا میکند اما تنها در مردان و به ندرت این امر در زنان دیده میشود